میگویند روزی ابلیس در برابر یکی از اولیاء الهی ظاهر شد و از او خواست تا به وحدانیت خدا شهادت دهد و بگوید «لا اله الا الله». آن ولی خدا اما با فتانت دریافته بود که این تمنای ندای توحید، نه برای اعتلای کلمۀ حق، که نخستین پلۀ اطاعت از رجیم ابدی است و با او مخالفت کرده بود. شاید اگر موضوع این نوشته را میدانستید، حالا با دستی زیر چانه و غبغبی متورم میپرسیدید «که چه؟»
«که چه»اش اینکه گاهی برخی چیزها اولاً و بالذات حکمی دارند و برای خود آثار و لوازمی؛ اما به فراخور زمان و مکان و شرایط، حکمی ثانوی مییابند. درست مانند جملۀ «لا اله الا الله» که اگر ابلیس بگوید دیگر کلمۀ توحید نیست؛ فریاد ابلیس است.
حالا و در روزهایی که دست توطئۀ داخلی و خارجی، تمامیّت فرهنگ اسلامی را نشانه رفته و بر ناامیدسازی هر ایرانی -و حتی هر نفس آزادیخواه بر کرۀ خاکی- از اسلام و نظام اسلامی پای میفشارد، هر موضوعی میتواند دستمایۀ تقویت یا تضعیف بنیان ایران اسلامی گردد؛ امری که باعث میشود ثبت احوال هم برای اعلان تعداد و علت وفات شهروندان گوشه گوشۀ کشور به میدان جنگ روانی بدل شود، چه رسد به آوردگاه جهانی فوتبال.
حساسیت فرهنگی و سیاسی فزاینده بر نخستین جام جهانی فوتبال با میزبانی یک کشور مسلمان از سویی و بازتاب عامدانه و اغراقآمیز اعتراضات در ایران از سوی دیگر، همگروهی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران را با انگلیس و ایالات متحده، بیش از هر زمان سیاسی و نبردگاه نمود. در این شرایط، روح و روان بازیکنان تیم ملی، دستخوش فشار باورنکردنی قرار گرفت تا روزی با نوع کنشگری در رسانهها و روز دیگر با خواندن و نخواندن سرود ملی یا شادی کردن و نکردن پس از گل، اعتراض خود را نشان دهند؛ چیزی که در نخستین بازی تیم با انگلستان، موجبات شادی جبهۀ مقابل شادی مردم ایران را فراهم کرد.
دومین مصاف ایران مقابل تیم ملی ولز، صحنۀ اتحاد ملی ایرانیان شد. پس از آن بازی قوی و پرجرأت، حضور و شادی مردم، مشت محکمی بر دو ماه فعالیت دستگاه مأیوسسازی بود؛ مشت محکمی که همراهی اقشار مختلف مردم محکمتر هم نواخته شد.
حضور روحانیت در این شادی، واکنشهای مثبت و منفی رسانهای زیادی در پی داشت. گروهی فوتبال را لَغوی میدانستند که همراهی با موج پیروزی آن، شأن نهاد دین را تضعیف میکند و گروهی دیگر با شعف از نقش مثبت روحانیت در شادی ملی روایت کردند؛ اما بازخورد میدانی نشان داد که این شادی، نه شادی به خاطر دو شوت و ورود توپی به دروازه، که «بعنوانه الثانوي» تعلق داشت و کنشی بود بر روزها تلاش دشمنان این مرز و بوم؛ روزنۀ امیدی که راهی را برای این ملت مسلمان باز کرد: وحدت در برابر احزاب.
حسن آقاجانی، محصل درس خارج و کنشگر رسانهای